بازتعریف دوباره سمنان در مسیر جاده ابریشم
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۷۴۲۶۲
بازتعریف جایگاه سمنان در مسیر جاده ابریشم با ارائه جاذبههای طبیعی و تاریخی وابسته به نظام مردم نهاد تقسیم آب رودخانه در شهر از جمله شبکه باغراههای متصل به استخرهای ششگانه، تصویر متفاوتی از سمنان را به عنوان مقصدی تازه جهت گردش و تفریح برای شهروندان و گردشگران ارائه میکند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، امروزه گردشگری به عنوان یکی از مهمترین منابع تولید درآمد در اقتصاد ملی، حالت پیچیدهتری به خود گرفته است و با وجود پیشرفتهای فراوان تکنولوژی و افزایش سطح رفاه اجتماعی، میتوان به این نکته پی برد که شهروندان اشتیاق زیادی به هزینه و صرف درآمدهای اضافی خود از طریق سیاحت و سفر دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سمنان سرزمینی با ظرفیتهای فراوان فرهنگی، اقتصادی و گردشگری است و ساکنان شهرها و روستاهایش همواره میزبانانی میهمانپذیر برای بازرگانان و مسافران در طول تاریخ بودهاند. وجود کاروانسراهای متعدد در مسیری به طول بیش از ۶۰۰ کیلومتر در محدوده استان، شهرستان مرکز شهر سمنان، گواهی بر این ادعا است.
سمنان خطهای است که در آن تعدد گویشها و تمدنهای باستانی به چشم میخورد و با توجه به موقعیت راهبردی خود در پیوند با دیگر شهرها در مسیر جاده ابریشم با پیام اصالت، امنیت و آسایش از همکاریهای ملی و بینالمللی در چارچوب ابتکارات خلاقانه دیگر کشورها و شهرها برای حفاظت مشترک از صلح و آرامش جهانی استقبال میکند.
بازآفرینی باغراههاعلی اکبر بنی اسدی، کارشناس شهری و گردشگری در این خصوص به خبرنگار ایمنا میگوید: فضاهای شهری و بازآفرینی این فضاها به ویژه فضاهای تاریخی و قدیمی با هدف جذب بازدید کنندگان به شهر میتواند تا حد زیادی بازار گردشگری مسافرانی را تشکیل دهند که برای دیدن فضاهای تاریخی، تجربه تاریخ و لذت بردن از فضاهای سنتی به خصوص باغ راهها و باغهای سنتی به سفر و گردشگری میپردازند.
وی افزود: تاکید بر بازآفرینی باغراهها و خانههای قدیمی میتواند صنعت گردشگری شهر سمنان را از حالت رکود خارج کند.
این کارشناس گردشگری خاطرنشان میکند: با توجه به سابقه تاریخی و فرهنگی سمنان، گردشگری فضاهای شهری با تاکید بر بازآفرینی باغراهها در کنار خانههای تاریخی زمینه رشد فراوانی دارد، هرچند که موقعیت جغرافیایی سمنان و وجود باغات در درون شهر، زمینه را برای بروز استعداد گردشگری کشاورزی نیز فراهم میکند.
بنی اسدی اضافه میکند: باغراههای تاریخی با ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و کالبدی که دارد در واقع بازتاب فرهنگی و هویتی شهر است و احیا و بازآفرینی آنها علاوه بر منافع اقتصادی فراوانی که از طریق جذب گردشگر و رونق اقتصادی به همراه دارد، میتواند بازگو کننده بخشی از تاریخ و فرهنگ باغداری و آبیاری به نسلهای بعدی باشد.
وی تاکید میکند: آنچه که مهم است بهرهگیری و استفاده از این ظرفیتها است که زمینه رشد گردشگری و افزایش درآمد و اشتغال در این منطقه را به همراه خواهد داشت.
این کارشناس تصریح میکند: گردشگری باغات و باغراهها، تنها به بازدید از این مکانها و فعالیتهای کشاورزان و باغداران محدود نمیشود، آنچه که این فعالیت را برای گردشگران جذابتر میکند، مشارکت در برداشت میوه و محصولات کشاورزی، تهیه فرآوردههای خوراکی از محصولات کشاورزی و دامی، مشارکت در جشنوارههای فروش محصولات باغی در کنار تجربه یک زندگی واقعی با کشاورزان و باغداران است.
بنی اسدی اظهار میکند: ایجاد درآمد پایدار برای کشاورزان و باغداران با ایجاد و توسعه گردشگری کشاورزی، رونق و آبادانی مناطق باغی شهر روستایی، احیای باغات و زمینهای زراعی رها شده، افزایش راندمان آبیاری باغات با بهسازی کانالهای آب، ساماندهی معابر باغی هویتمند "سمنان شهری در باغ"، مرمت عناصر تاریخی شاخص در مسیر باغراهی با محوریت حرکت پیاده و تاکید بر حضور آب در شهر و تأمین نیازهای روحی و ارضای حس ماجراجویانه و تنوعخواه گردشگران و شهروندان گردشگر از اهداف این نوع گردشگری است.
وی ادامه میدهد: الگوی معماری شهر تاریخی سمنان و بافتی طبیعی متشکل از تودههای پر و خالی، فضاهای در محاصره بافت سبز، باغهای اطراف که با تمرکز بر محلهها و خانهها و حضور باغ و باغچه در تلفیق با معماری مشهود است، تقسیم و تخصیص آب و فرهنگ بهرهگیری از آب مورد نیاز در طول سال برای باغهای پیرامون محله و هریک از باغ و باغچههای خانگی واقع در پهنه آبریز استخر بالادست براساس نظام سنتی تقسیم آب انجام میشود، در ردیف فهرست آثار ناملموس ملی به ثبت رسیده است.
وجود بیش از ۳۰۰ هکتار فضای باغی در سمناناین کارشناس شهری و گردشگری میگوید: وجود بیش از ۳۰۰ هکتار فضای باغی در شهر و باغراههایی برای کشاورزان و باغداران همراه با معبر عبور آب از موضع آب پخشکن سمنان، ظرفیت ویژهای را برای استفاده بهتر از آب جهت آبیاری باغات و معبرهای گردشگری به وجود میآورد.
بنیاسدی تاکید میکند: احترام به داشتههای شهر وابسته به هویت جمعی شهروندان به حفظ و احیای ارزشهای محیطی و انسانی (اکو موزه سمنان) منجر میشود و به تقویت خودباوری ساکنان محلی و افزایش حس تعلق مکانی و ماندگاری آنها در محله میانجامد. توسعه کسب و کارهای محلی و رونق گردشگری در شهر به اقتصاد شهری و درآمد پایدار شهرداری کمک میکند.
وی تصریح میکند: ساکنان و کشاورزان محله با همراهی و در اختیار گذاشتن امکانات محلی خود از جمله آب و زمین مورد نیاز برای پشتیبانی اجرایی، مدیریت افراد مؤثر محلی و مردمی در شورایاری، هیئت امنای تکیهها و امامزادهها به عنوان تسهیلگران محلی، اساتید دانشگاهی (معمار و شهرساز)، فعالان حوزههای کشاورزی و گردشگری و افراد با تجربه برای اخذ مشورت و سازمانهای تابعه شهرداری و بعضی ادارات خدماترسان از جمله ذینفعان این نوع گردشگری هستند.
این کارشناس گردشگری خاطرنشان میکند: مدیریت طرح، اجرا و نظارت به صورت امانی و میدانی بر عهده مدیریت امور گردشگری شهرداری سمنان است تا با بهرهگیری از منابع مالی و انسانی مورد نیاز و بهکارگیری دیگر امکانات موجود در شهرداری با همکاری ساکنان محلی، افزایش مشارکت اجتماعی، بالا بردن تعامل ساکنان، فضاسازی جدید و کاهش حداکثری هزینهها، پروژه را اجرایی کند.
خلق تصویر و وجههای جدید برای شهربنیاسدی تاکید میکند: ورود گردشگران طبیعتگرا و بومگردها به نواحی باغی شهر سمنان و گذر از کوچه باغها و باغراهها، علاوه بر رونق و آبادانی باغات شهر سمنان و ایجاد روشهایی برای درآمد بیشتر برای کشاورزان و باغداران موجب میشود تا ارزشهای بومی و محلی و فرهنگها و ریشهها بیشتر مورد توجه قرار گیرد و کشاورزان و باغداران در صدد حفاظت از میراثشان برآیند.
وی میافزاید: در کنار گسترش این نوع گردشگری، موضوعات پیادهمحور نیز مورد توجه قرار گرفته و رونق “گردشگری ورزشی” و ” گردشگری سلامت” نیز با استقبال زیاد شهروندان و گردشگران شهری مواجه شده است.
این کارشناس شهری و گردشگری اظهار میکند: وجود مسیر باغراه به طول ۴۰ کیلومتر و گسترش این مسیر باغی از شرق به غرب شهر، نخستین جاده سلامت باغ راهی کشور را به وجود آورده است که در کنار گردشگری کشاورزی، جاذبهای جدید برای رونق اقتصادی شهر محسوب میشود.
بنیاسدی تصریح میکند: برگزاری تورهای گردشگری کشاورزی تحت عنوان "باغ گشت" یکی از بهترین روشها برای حضور سازمان یافته و منسجم شهروندان در باغراه است که با حضور ۶۰ تور برگزار شده است.
وی ادامه میدهد: چنین راهکاری طی دو سال توسط شهرداری سمنان، فرصت معرفی بیشتر ظرفیتهای گردشگری کشاورزی برای صاحبان تورهای گردشگری و آژانسها فراهم میکند و این امکان را بهگردشگران میدهد تا در باغات حضور پیدا کنند.
این کارشناس شهری و گردشگری تاکید میکند: برگزاری نمایشگاههای محصولات باغی، جشنوارههای فرهنگی برای شهروندان و کودکان در راستای تحقق شهر دوستدار کودک، برگزاری مسابقات پیادهروی و دوچرخهسواری از نمونه فعالیتهای انجام شده در گذشته است.
بنیاسدی اضافه میکند: به نظر میرسد اجرای این پروژه گامی برای تحقق چشمانداز "سمنان، شهری در باغ" در سطح ملی است و با جریان فرهنگی که با خود ایجاد میکند، درگاهی جدید را پیش روی مسیر توسعه پایدار شهر گشوده است.
وی تصریح میکند: بازتعریف جایگاه سمنان در مسیر جاده ابریشم با ارائه جاذبههای طبیعی و تاریخی وابسته به نظام مردم نهاد تقسیم آب رودخانه در شهر از جمله شبکه باغراههای متصل به استخرهای ششگانه، تصویر متفاوتی از سمنان را به عنوان مقصدی تازه جهت گردش و تفریح برای شهروندان و گردشگران ارائه میکند، بازتعریف باغراهها به عنوان یک گذر، نمونهای از شبکه معابر هویتمند وابسته به نظام مردمنهاد و تاریخی تقسیم آب در شهر است که برای گذران اوقات فراغت و گردش شهروندان و گردشگران مهیا و تجهیز شده است.
این کارشناس گردشگری میگوید: با تعقیب جریان آب رودخانه سمنان از مجاور کوه چُندران تا محدوده آب پخش کن (پارک شقایق) و در ادامه انتخاب هر یک از مسیرهای مجزا شده از موضع تقسیم آب در این محل، امکان ورود به محدوده شهر تاریخی سمنان از کنار شش استخر در مسیر قابل تجربه است، به عبارت دیگر وجود استخرها و دسترسیهای سواره و پیاده موجود در مجاورت آنها در حکم درگاههایی دعوت کننده برای گردشگر تلقی میشود که نشانه ورود به محدوده شهر تاریخی را نشان میدهد.
بنیاسدی اضافه میکند: گردشگر در این محدودهها پس از عبور از هریک از باغراههای مرتبط با استخرها پس از گذار از بافت متشکل از باغها و محلههای هدف گردشگری شهری در نهایت به کمربندی جنوبی شهر در مجاورت روستاهای حاشیه کویر جنوب سمنان متصل میشود، از این منظر، توجه به وجود این شبکه، ایجاد کننده و پیوند دهنده ظرفیتهای گوناگون موجود در "کوه، شهر، روستا و کویر” وابسته به شهر سمنان و عامل محرک اختصاصی برای معرفی و انسجامبخش جاذبههای متنوع گردشگری شهرستان سمنان است.
کد خبر 646053منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهر و کلانشهر شهر سمنان گردشگری جاذبه های گردشگری سمنان جاده ابريشم گردشگری شهری شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق کارشناس شهری و گردشگری کشاورزان و باغداران شهروندان و گردشگران مسیر جاده ابریشم گردشگری کشاورزی گردشگری شهر باغ راه باغ راه ها شهر سمنان تقسیم آب بنی اسدی برای شهر ظرفیت ها باغ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۷۴۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است
ابتدای جاده الموت در میدان ورودی قزوین، ایستگاه ماشینهای خطی به سمت قلعه است.
«تا خود قلعه میری؟»، «میمونی یا برمیگردی؟»، «نفری 70 تومن. اگه ماشین دربست بگیری میشه 200 تومن» و... رانندهها ایستادهاند تا ماشینها پر شوند از مسافرانی که بعضیشان گردشگرند و بعضی از اهالی روستاهای الموت.
جاده از میان روستاهای «کورانه»، «شنقر»، «میانبر» و... میگذرد و تقریباً تا «رزجرد» هم صاف و مستقیم است اما به دامنه کوهها که میرسد پر پیچ و خم و باریک میشود.نرسیده به بالاترین ارتفاع جاده روی کوه، سوز سرمای زمستان به صورتم میخورد و نخستین سپیدیهای برف امسال در کنار جاده چشم را میزند. دوباره سرازیر میشویم. مسیر پر از گردنههای کوهستانی است. سرازیری پیچهای تندِ باریکی دارد که رانندگی در آن کار ناشیان نیست. تا پیش از آنکه تا «رجایی دشت» و شالیزارهای برنجش پایین برویم، روبهرویمان قلههای بلند «شاهالبرز»، «سیالان»، «خشچال»، «زیورچال» و... روی بلندیهای رشته کوه البرز دیده میشوند. کمی جلوتر «علمکوه» هم به چشم میخورد. پایینتر آنجا که آب به سرخی خاک رس میزند، جاده از میان شهر «معلم کلایه» میگذرد. پس از عبور از چندین روستای دیگر، آنجا که در ارتفاع و روی بزرگترین تخته سنگ منطقه نشانههایی از سایت کاوش پیدا میشود، مسیر از بین باغهای گیلاس روستای «گازرخان» به سمت دژ تاریخی الموت یا همان «قلعه حسن صبّاح» میرسد.
بیراههای به نام هودکان
آن طور که «حمیده چوبک» میگوید مسیرهای منتهی به جاده قلعه از «گرمارود»، «رودسر»، «طالقان»، «آوه»، «اندج»، «شهرک»، «کندانسر» و راه «هودکان» بوده است؛ هر چند کوه هودکان در شمال شرقی قلعه مسیر اصلی ورود به قلعه نیست. هودکان مسیری سخت گذر دارد که به گفته رئیس سابق پژوهشکده باستانشناسی ایران و مدیر سابق پایگاه ملی قلعه الموت استقرارگاههایی برای چوپانان و دامپروران و سنگ بزرگی برای آسیاب در کاوشهای این کوه به چشم خورده است.
«این کوه ارتفاع خیلی بالاتری از قلعه دارد و احتمالاً بخش کوهستانی بوده که افراد از آن عبور میکردند. هودکان همین حالا هم فقط برای کوهنوردان خیلی متبحر میتواند قابل دسترسی باشد».
از نظر تاریخی منطقهای که قلعه الموت در آن واقع شده راهبردی بوده، آن طور که پیش از حسن صباح، «ناصرخسرو قبادیانی» از آن عبور کرده و در سفرنامه خود به اهمیت این منطقه اشاره کرده است. هر چند راههای دسترسی به جاده قلعه زیاد است اما برای ورود به خود قلعه تنها یک مسیر وجود دارد، همانی که حالا برای دسترسی گردشگران استفاده میشود؛ یک مسیر پاکوب باریک از کنار پرتگاههای بلند که در انتها مقابل در ورودی قلعه به چند پله سنگی میرسد. پلهها در سالهای اخیر در کاوشهای باستانشناسانه پیدا شدهاند؛ پلههایی که دستکن هستند. قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است. از همان اول که از روی پلههای ابتدایی وارد مسیر قلعه شدیم شیب زیاد، نفس اغلب گردشگران را میگیرد. تا نیمههای مسیر دور تا دور منظره پاییزی باغهای گیلاس است و نمایی از روستای گازرخان.
عبور سخت
اگرچه برخی متون به تعداد 20 قلعه در این منطقه اشاره کردهاند، اما سرپرست گروه کاوشهای باستانی قلعه معتقد است در حال حاضر هفت قلعه «قسطین لار»، «شیرکوه»، «آوه»، «نویزرشاه»، «شهرک» و «لمبسر» در منطقه وجود دارد و بسیار دیدهبانیهای دیگر؛ دیدهبانیها هم مثل قلعهها بر بلندای کوهها هستند؛ آنجا که مسیرها باید کنترل شوند. به گفته او همین تنها مسیر ورودی قلعه هم مدام کنترل میشده است.
چوبک درباره نفوذناپذیر بودن قلعه چنین میگوید: «دور تا دور قلعه دره است. به آسانی نمیشود بالا رفت. دسترسی به آن غیرممکن است. راه اصلی که ما از زیر خاک کاوش کردهایم همین مسیر است و آن هم مرتب توسط دیدهبانان کنترل میشده و کسی به راحتی نمیتوانسته وارد این دژ بشود». چوبک تأکید میکند: «منطقه الموت کلاً سخت گذر است و با تمام این قلعهها و دیدهبانیها کنترل میشده و به همین دلیل غیرقابل دسترس بوده است».
اهالی روستاهای اطراف نیز معتقدند این دژ در دوره خودش آن قدر سختگذر بوده که حتی برای بردن آذوقه و آب به داخل قلعه باید مشک را به گردن بز میبستند و یک گرگ تعلیم دیده را به او نشان میدادند تا بزها از ترس به سمت قلعه تا بالای کوه حرکت کنند.
«شاهرود که از پیوستن دو رود الموت و طالقان ایجاد شده و به سفیدرود میریزد، به خودی خود در فصلهای پربارش مسیر رسیدن از قزوین به قلعه را غیرقابل تردد میکرده اما جدا از آن یک رودخانه دیگر در ضلع جنوبی دژ در درهای قرار دارد که حالا یک پل فلزی رویش نصب شده و قابل تردد است؛ اما یکی از موانع عبور و مرور به قلعه همین رودخانه و دره بوده است» این را فرخ کاظمی کارشناس میراث فرهنگی میگوید.
ورود به ملک خدا
تنها راه ورود به قلعه الموت، چند متر پایینتر از برج شرقی دژ است که از مسیر ورودی از جنوب شرقی و از روستای گازرخان مسیری پاکوب با شیب نسبتاً زیاد و پرتگاههای بلند است. اهالی منطقه بر این باورند که حسن صباح موقع خرید دژ در سال 483 قمری گفته تنها یک زمین به اندازه پوست گاو میخواهد بخرد و بعد پوست گاو را رشته رشته کرده و به شکل نخ درآورده و دور تا دور همین صخره و قلعه کشیده و این طوری دژ دوره ساسانی را مالک شده است.
قلعه الموت یا به قول اهالیِ روستایِ گازرخان؛ «قلعه حسن» حالا درِ ورودی چوبیِ بزرگی دارد که بر اساس نقاشیهای مینیاتور باقی مانده در کتابهای تاریخی بازسازی شده است. بالای سردر آن یک تابلو «الملک لله» است؛ نامی که به گفته کارشناسان «حسن صباح» بر این منطقه گذاشته است؛ به معنی «ملک از آن خداست» و تا سال 654 قمری که اینجا در زمان «هلاکوخان مغول» فتح میشود به همین نام میماند.
در این 200 سال که فرقه پررمز و راز اسماعیلیه نذاری که خود را پیروان «اسماعیل» و «نذار» فرزند و نوه امام جعفر صادق(ع) میدانستهاند و در این قلعه ساکن بودهاند اینجا ساکنان ثابتی داشته است. کارشناسان معتقدند فتح چنین قلعهای که سالها میتوانسته احتیاجات خودش و 9هزار ساکنش را برآورده کند، قطعاً با خیانت کسانی از داخل دژ انجام شده است و به گفته چوبک مغولان با حمله از تمام مسیرهای ورودی به قلعه و محاصره آن توانستهاند آن را فتح کنند.
*
مسیر آمده را برمیگردم. منظره شب اینجا، در جادههای پیچ در پیچ الموت پر از روشنایی روستاهایی در دل تاریکی است. دهها چراغ دور هم در دل تاریکی قرار گرفتهاند، کمی آن طرفتر دهها چراغ دیگر گرد هم آمدهاند. کمی بالاتر، کمی پایینتر... گوشه گوشه دامنه کوههای بلند را گرفتهاند. منطقه الموت شرقی و غربی در مجموع 182 روستا دارد. الموت را سرزمینی سحرانگیز مینامند. مسیرها، طبیعت و از همه مهمتر تاریخچهاش دلیلی بر این لقب است.
نفیسه کلهر